فاطمه زهرا(ع)، ارزشها و ضد ارزشهای زنان
زهرای مرضیه(ع) بانویی سرشار از بینش و بصیرت بود که در زمان جاهلیت تیره و تار, (کوثر) زنان و مردان آفرینش نام یافت و با سیره و سخن خود (فرهنگ برهنگی) و (برهنگی فرهنگی) دیروز و امروز را به خوبی مورد توجه قرار داد،الگویی ماندگار از شخصیت عظیم خویش به یادگار گذارد و جلوه های ارزشی و ضد ارزشی زنان را برای همیشه ایام ترسیم کرد.
او همانند پدر عزیز خود (دختران را بهترین فرزندان پدران و مادران) می دانست و افزون بر آن (میمنت و خوش قدمی زن را صاحب دختر شدن در اولین گام مادری) معرفی می کرد، بانوان را انسانهای پرلطافت،گرم، باالفت، پاکیزه و سرشار از برکت می دید و آنان را برتر از گوهرهای گرانبها و درهای قیمتی نیازمند (شناخت روشن نسبت به ارزش خویشتن) و (روشهای شایسته برای مصون ماندن از تیرهای بلا و پرتگاههای خطر) می دانست تا در پی این دو ویژگی برجسته چون خود در عرصه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، نظامی و اعتقادی حضور حرکتآفرین داشته باشند و هرگز فریب زر و زیور زندگی نخورند.
از این رو (نگرش جامع در پوشش کامل) را ضرورت نخست می شمرد تا پیش از (حجاب)، (عفاف) بانوان از بلندای عشق و اندیشه آنان لبریز شود و نمادهای مختلف این نگرش باطنی در پوشش ظاهری آنها جلوه گر گردد. بدین گونه او خود محیط خانه و خانواده را صاحب اهمیت و ارزشی بی کران می دید و حضور زنان را در خانه ـ در غیر زمانهای ضروری و تإثیرگذار در عرصه های گوناگون اجتماع ـ موجب عبادت و تقرب به پیشگاه خداوند بزرگ می دانست و می فرمود:
(ادنی ما تکون من ربها ان تلزم قعر بیتها
آن هنگام که زن در خانه می ماند, از همه حالات به پروردگارش نزدیکتر است.)
و روزی که رسول خدا(ص) بهترین چیز را برای بانوان سوال کرد, دخت دلبند او, زهرای مرضیه پاسخ داد:
(خیر لهن ان لا یرین الرجال و لا یرونهن
بهترین چیز برای زنان آن است که نه آنان مردان ـ بیگانه ـ را ببینند و نه مردان ـ بیگانه ـ آنها را بنگرند.)
در این حال پیامبر(ص) او را در آغوش گرفت و این آیه را تلاوت فرمود:
(ذریه بعضها من بعض
ذریه[ برگزیده ابراهیم] که بعضی از آنان از بعضی دیگر برترند.)
(ضرورت پوشش) برای بانوان به خاطر هندسه جسمی و ساختمان روحی زنان و جاذبه گفتار و رفتار فردی و اجتماعی آنها نکته ای برجسته در باورهای دخت آفتاب نسبت به زنان است, از این رو آن بانوی بزرگ دقت و حساسیت فراوان از خویش نشان می داد و شناختی بسیار روشن به جلوه ها و جاذبه های پیدا و ناپیدای زنان داشت.
روزی که رسول خدا(ص) همچون بسیاری از اوقات برای دیدار دخت دلبند خویش در خانه فاطمه(ع) را کوبید و فرمود: (السلام علیکم, إدخل؟
سلام بر شما، آیا داخل شوم؟
چون صدای پاره تن خود زهرا(ع) را شنید که: (علیک السلام یا رسول الله! ادخل یا رسول الله
سلام بر شما ای فرستاده الهی، داخل شوید ای پیامبر خدا!
پیامبر(ص) فرمود: ادخل و من معی؟
آیا داخل شوم با کسی که همراه من است؟
بی درنگ زهرای عزیز(ع) پاسخ داد: (یا رسول الله! لیس علی قناع
یا رسول الله ـ اگر نامحرمی همراه شماست وارد نشوید که ـ چادر بر سر ندارم.
لحظاتی بعد چادر بر سر کرد و با احترام شایانی رو به پدر نمود و عرض کرد: (ادخل و من معک
داخل شوید با کسی که همراه شماست.)
روزی دیگر برتر از این دقت به لطافت و ظرافت زنان توجه فرمود و چون همراهی نابینا با پدر دید که قصد ورود به خانه دارد، اجازه زمانی برای پوشاندن خویش خواست، رسول خدا(ص) پرسشی امتحان گونه از دختر دلبند خود کرد و فرمود: دخترم! این مرد نابیناست[ چرا خود را از او می پوشانی؟]
پاسخ داد: (ان لم یکن یرانی فانی اراه و هو یشم الریح
[ پدرجان]! اگر او مرا نمی بیند، من او را می نگرم و او بوی زن را استشمام می کند.)
در این سخن درس آموز پرهیز از نگاههای به دور از لذت و به ویژگی پنهان زنان ـ که در بسیاری از زمانها خود نسبت به آن آگاهی ندارند ـ یعنی بوی خاص آنان توجه شده است تا در امروز و هر روز جوامع تمامی الگوپذیران با نگاهی همه سو نگر به شخصیت زنان بنگرند, نه او را در خانه ای حبس کنند و نه آنکه به دور از هر گونه کار لازم و شایسته و یا ضرورتی در کوچه و خیابان رها نمایند و بهانه ای از سر بی بهانه ای مطرح کنند و آنان را متمدن(!) روشنفکر(!) و یا آزاد و رها از هر گونه قید و بند(!) معرفی نمایند.
بی گمان ((تعادل و تنظیم روابط)), پیآمدهایی چون حضور پرنشاط, سالم, شاداب و تإثیرگذار برای مردان و زنان در عرصه های مختلف خانواده و جامعه خواهد داشت و بن بستی از فساد و تباهی در هیچ یک از میدانهای فعالیت ایجاد نخواهد کرد.
همان گونه که زهرای اطهر(س) از یک سو خود را از برابر دیدگان نامحرم می پوشاند و یا از لطافت و ظرافت وجودی زنان سخن می گفت اما از سوی دیگر با پاک سیرتان و دین باورانی چون سلمان, عمار, مقداد به گفتگو می پرداخت و آنان چنان انس و الفتی با محیط سالم و ملکوتی زندگانی فاطمه(ع) احساس می کردند که در پاره ای زمانها به کمک دخت رسول خدا(ص) در کارهای منزل می شتافتند!!(24)
فراتر از این جلوه، ابعاد حضور حرکتآفرین آن بانوی بصیر در صحنه های جهاد به عنوان مددکار رزمندگان اسلام و یا عرصه های سیاسی برای امداد امام زمان خود است که نشانگر نگاه ناب و نو و بینشی جامع و کامل از آن حضرت است.
اندک آشنایی با شیوه بایسته و شایسته فاطمه(ع) بیانگر این حقیقت و واقعیت انکارناپذیر و فطری است که آن حضرت مرز و معیار روابط مردان و زنان را با وجود (احتمال) انحراف و فساد مشخص فرموده است. آنجا که چنین پدیده ای احساس شود, بی گمان باید نشستها, گفتگوها و رفت و آمدها مهار و محدود شود و به کمترین مقدار ـ آن هم سالم و به دور از توفان فساد ـ قناعت گردد, نه آنکه (یقین) در لغزش مبنای روابط قرار گیرد که در این صورت محیط امن و اطمینان خانواده با آوار لذتها و خوشیهای زودگذر واژگون و میدان کار و تلاش سازنده اجتماع با توفان هواها و هوسها سرنگون می شود!!
به این ماجرای شیرین و دلنشین از زندگی امیر مومنان و فاطمه زهرا(ع) بنگریم تا برای شیفتگان صلح و سلامت و سعادت خود و خانواده, ارمغانی ماندگار فراهم سازیم و آموزه های آسمانی اسلام را که در سخن و سیره معصومان(ع) تجلی یافته است به دور از هر گونه سختی و تلخی و همراه با تعادل و تنظیم بدانیم.
پس از آنکه رسول اکرم(ص) کارهای درون خانه را به دخت عزیز خود و کارهای بیرون از منزل را به علی(ع) واگذار فرمود, زهرای اطهر(س) سخنی سرشار از بصیرت و بینایی ابراز کرد و فرمود:
(فلا یعلم ما داخلنی من السرور الا الله باکفائی رسول الله تحمل رقاب الرجال
به جز خدا کسی نمی داند که من چقدر خوشحال شدم از اینکه رسول خدا زحمت خانه مردان را به من واگذار کرد.)